جدول جو
جدول جو

معنی نقاره کوب - جستجوی لغت در جدول جو

نقاره کوب(نَ رِ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. در 21هزارگزی مشرق اهر، در ناحیتی کوهستانی و معتدل هوا واقع است و 425 تن سکنه دارد. آبش از چشمه تأمین می شود. محصولش غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. این ده به دو قسمت نقاره کوب قدیم و جدید تقسیم شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) (نشریۀ آمار عمومی سال 1335)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نقره کوب
تصویر نقره کوب
آنکه مفتول یا پولک نقره بر اشیا نصب می کند، چیزی که بر آن مفتول یا پولک نقره کوبیده باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نقره کوبی
تصویر نقره کوبی
شغل و عمل نقره کوب
فرهنگ فارسی عمید
(نُ رَ / رِ)
عمل نقره کوب
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
آلتی جنگی تخریب باره و حصار و دژ را. منجنیق. ابزاری چون توپ و تانک امروز
لغت نامه دهخدا
(نَ رِ وِ کَ)
دهی است از دهستان کفرآور بخش گیلان شهرستان شاه آباد. در 30هزارگزی شمال گیلان، در دشت سردسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از چشمه تأمین می شود. محصولش غلات و لبنیات و توتون است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
نقره کار: نکره کوب نکره کار آنکه نقره بر آلات مختلف نصب کند. (زرکوب)، آنچه که بر آن نقره کار گذاشته باشند مخمل نقره کوب
فرهنگ لغت هوشیار
نابیخته کوب آنکه نخاله گچ وآجرباقی مانده رادرهم کوبد، آلت کوبیدن نخاله کلوخ کوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقره کوبی
تصویر نقره کوبی
عمل و شغل نقره کوب
فرهنگ لغت هوشیار